Web Analytics Made Easy - Statcounter

همزمان با ایام عزاداری سید و سالار شهیدان به معرفی اصحاب کمتر شناخته شده امام حسین(ع) در واقعه کربلا می‌پردازیم که یکی از آنها بُرَیر بن خُضَیر هَمْدانی (قاری سرشناس کوفه) است.

به گزارش برنا ؛ یکی از اصحاب امام حسین (ع) در کربلا که یک قاری قرآن بود ؛ بُرَیر بن خُضَیر هَمْدانی (قاری سرشناس کوفه) است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
  بُرَیر بن خُضَیر هَمْدانی مِشْرَقی (شهادت ۶۱ق)، از شهیدان واقعه کربلا و قاری سرشناس کوفه بود که در مسجد کوفه به تدریس قرآن اشتغال داشت. وی از شیعیان و ارادتمندان خاص اهل بیت پیامبر (ص) و ازتابعین و یاران امیرالمؤمنین و از یاران امام حسین (ع) بود. مجادلۀ او قبل از جنگ، با عمر سعد، ابوحرب، یزید بن معقل و کوفیان، نشان از شجاعت او در کلام و در دفاع از خاندان پیامبر (ص) دارد.

نسب بریر

بُرَیر بن خُضَیر هَمْدانی مِشْرَقی، منسوب به مِشرَق، شاخه‌ای از قبیلة هَمْدانِ یمن است. وی از خاندان بنی مشرق از قبیله هَمْدانِ و ساکن کوفه بوده است. در برخی کتاب‌ها نام پدرش را حُصَین ثبت کرده‌اند که اشتباه است، زیرا در رَجَزی که بریر خوانده خُضَیر آمده که با خَیر قافیه شده است. سیره‌نویسان و مقتل‌نگاران از او با عنوان‌‌های گوناگون، بریر بن خضیر، بریر بن حضیر،  بدیر بن حفیر، بریر بن حصین، یاد کرده‌‌اند و در برخی دیگر از کتاب‌ها، مطالب راجع به او درباره کسی به نام یزید یا زید بن حصین آمده است.

لقب بریر

طبری و ابن اثیر از او با لقب سیدالقّراء و ابن بابویه و فتال نیشابوری با عنوان سرآمد قاریان مردم روزگار خویش یاد کرده‌اند.

کتاب منسوب به بریر

به نوشته مامقانی بریر دارای کتابی به نام القضایا و الاحکام است که مطالب آن را از قول امیرالمؤمنین علی و امام حسن (ع) نقل کرده است.

مامقانی این کتاب را از اصول معتبر شیعه دانسته، ولی سیدمحسن امین و تستری این قول را رد کرده و گفته‌اند که در جای دیگری از این کتاب نام برده نشده است.

ویژگی‌های اخلاقی بریر

بُرَیر بن خُضَیر، مردی زاهد و عابد و از بزرگان و قاریان مسجد کوفه و مفسری پرهیزگار بود؛ او از بزرگان و اشراف قبیله همدان و ساکن شهر کوفه به شمار می‌آمد.

با کاروان امام حسین (ع)

بریر وقتی خبر حرکت امام حسین (ع) از مدینه به مکهآگاه شد، از کوفه به سوی مکّه حرکت کرد تا این که سرانجام موفق شد در مکه به جمع اصحاب و یاران امام (ع) بپیوندد و ایشان را از مکه تا کربلا همراهی نماید.

چون امام حسین (ع) مجبور شد در کربلا فرود آید، بریر گفت:‌ای پسر رسول خدا، خداوند بر ما منّت نهاده است که بتوانیم پیش روی تو جنگ کنیم و کشته شویم و چه سعادتی است که جدّ تو در قیامت شفیع ما خواهد بود.

روایت شده که پس از ورود کاروان امام حسین (ع) و یارانش به کربلا در دومین روز از ماه محرم الحرام سال شصت هجری، آن حضرت (ع) خطبه‌ای ایراد فرمودند. پس از ایراد این خطبه، یاران امام (ع) به پا خاستند و هر یک از آنان سخنانی را به زبان راندند و با مولای خویش تجدید بیعت کردند. از جمله کسانی که پس از سخنان امام (ع) به پا خاست و سخنانی را ایراد نمود بریر بود.

بریر پس از زهیر از جای برخاست و خطاب به اباعبدالله الحسین (ع) گفت:

«یابن رسول الله (ص)! لقد منّ الله بک علینا ان نقاتل بین یدیک، تقطّع فیک اعضائنا، ثمّ یکون جدّک شفیعنا یوم القیامة.

:ای پسر رسول خدا (ص)! خداوند به واسطه وجود شریفتان بر ما منت نهاده است، بدرستی که ما در رکاب شما نبرد می‌کنیم، تا آن‌جا که در راه [دفاع از]شما اعضای بدنمان تکه تکه شود. پس جد شما [بواسطه این عمل]در روز قیامت شفیع ما خواهد شد.»

گفتگو با عمر بن سعد

در شب عاشورا، امام حسین (ع) اصحاب و یاران خود را جمع کرد و به آنان فرمود:

«.. بدانید که من گمان یاری از این مردم [کوفه]را ندارم. من بیعتم را از شما برداشتم، شما آزادید به هر جا که می‌خواهید بروید. این شب که شما را گرفته است برای شما فرصتی خواهد بود تا آن را شتر خویش قرار داده و به هر سو که می‌خواهید بروید!»

پس از سخنان امام (ع) هریک از یاران برخاستند و بر حمایت از اباعبدالله الحسین (ع) تأکید ورزیده، با امام خویش تجدید پیمان نمودند. پس از پایان جلسه، بریر از حضرت (ع) اجازه خواست تا برود و عمر بن سعد را موعظه کند، امام (ع) پذیرفت.

آن‌گاه بریر نزد عمر بن سعد رفت و به چادرش وارد شد و بدون آن که سلام کند، نشست. عمر خشمگین شد و گفت:

«ای برادر همدانی! چه چیز تو را از سلام کردن بر من بازداشت؟ آیا مسلمان نیستم و خدا و رسولش را نمی‌شناسم و به حق گواهی نمی‌دهم؟!»

بریر گفت: «اگر آن‌طور که تو می‌گویی خدا و پیغمبرشناس بودی، عازم کشتن خاندان پیامبر (ص) نمی‌گشتی، وانگهی این فرات زلال است که امواجش مانند شکم مار درهم می‌پیچد و حیوانات عراق از آن می‌نوشند؛ اما حسین بن علی (ع) -و برادران و زنان و خاندانش- از تشنگی می‌میرند. تو آنان را از نوشیدن آب فرات مانع گشته‌ای و فکر می‌کنی که خدا و رسول (ص) او را می‌شناسی؟»

عمر سعد اندکی سر به زیر انداخت و آنگاه سرش را بلند کرد و گفت: «ای بریر به خدا قسم یقین دارم که هر کس با آنان بجنگد و حقشان را غصب کند ناگزیر در آتش است؛ ولی‌ای بریر! آیا از من می‌خواهی که ولایت ری را واگذارم که به دیگری برسد؟ به خدا سوگند نفس من چنین چیزی را نمی‌پذیرد.»

آن‌گاه گفت: «عبیدالله به‌جای قوم خویش مرا به اجرای نقشه‌ای فراخواند که اینک در پی انجام آنم. به خدا سوگند، می‌دانم و سرگردانم و میان دو خطر خویش اندیشناکم؛ آیا ملک ری را رها کنم، در حالی‌که آرزوی من است یا آنکه گناه قتل حسین (ع) را به گردن گیرم؟ در کشتن حسین (ع) آتشی است که جلوگیری از آن ممکن نیست و ملک ری نور چشم من است.»

پس بریر نزد امام (ع) بازگشت و گفت: «ای فرزند رسول خدا (ص)! عمر بن سعد در برابر ملک ری به کشتن تو رضایت داده است.»

مجادله با ابوحرب

ضحاک بن عبداللَّه مشرقی نقل کرده که: «در شب عاشورا حسین (ع) و یارانش تمام شب را بیدار بودند و به مناجات با خداوند برخاسته، نماز می‌‌خواندند و آمرزش می‌‌طلبیدند.

امام حسین (ع) قرآن می‌خواند تا اینکه به این آیه رسید: وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِّأَنفُسِهِمْ ۚ. إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُوا إِثْمًا ۚ. وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ  مَّا کَانَ اللَّـهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَىٰ مَا أَنتُمْ عَلَیْهِ حَتَّىٰ یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ ۗ...  (ترجمه: و البته نباید کسانی که کافر شده‌اند تصور کنند اینکه به ایشان مهلت می‌دهیم برای آنان نیکوست؛ ما فقط به ایشان مهلت می‌دهیم تا بر گناه [خود]بیفزایند، و [آنگاه]عذابی خفت‌آور خواهند داشت.  خدا بر آن نیست که مؤمنان را به این [حالی]که شما بر آن هستید، واگذارد، تا آنکه پلید را از پاک جدا کند... ) [ آل عمران–۱۷۸-۱۷۹]گروهی از سواران دشمن که در حال گشت‌زنی در اطراف خیام امام (ع) بودند بر ما ‌گذشتند یکی از آن سواران این آیه را شنید و فریاد زد: «قسم به پروردگار کعبه که ما آن پاکانیم که از شما جدا شده‌‌ایم.»

ضحاک بن عبداللَّه مشرقی گوید: «من او را شناختم و به بریر بن خضیر گفتم: «می‌‌دانی این کیست؟» گفت: «نه.» گفتم: «این ابوحرب عبداللَّه بن شهر است، مردی بذله‌‌گوی و معتبر و دلیر و غافل کش، بار‌ها اتفاق افتاده که سعید بن قیس او را به سبب جنایتی محبوس کرده بود.»

پس بریر بن خضیر عبدالله بن شهر را خطاب قرار داد و گفت: «ای فاسق! خدا تو را جزو پاکان می‌‌کند؟»

گفت: «تو کیستی؟» گفت: «بریر بن خضیر.»

گفت: «انا للَّه، حیفم می‌آید‌ای بریر، به خدا هلاک شدی، به خدا هلاک شدی.»

بریر گفت: «ای ابوحرب، می‌‌خواهی از گناهان بزرگ خویش به پیشگاه خدا توبه بری که به خدا ما پاکانیم و شما پلیدان.»

گفت: «من نیز بدین گفته شهادت می‌‌دهم.»

ضحاک بن عبداللَّه مشرقی به او گفت: «وای بر تو! پس چرا دانستن این موضوع فایده‌ای به حالت ندارد؟»

عبدالله بن شهر [با تمسخر]گفت: «فدایت شوم، پس کی همنشین یزید بن عزره عنزی می‌‌شود؟» و ادامه داد: «اینک یزید همراه من است.»

بریر گفت: «به‌هر‌حال، خدا رأی تو را زشت بدارد که بی‌‌خردی.»

پس او رفت و به سپاه عمر بن سعد ملحق شد.

بریر در صبح عاشورا

صبح عاشورا بریر بر خلاف همیشه بسیار بذله‌گو و شوخ شده بود. نقل شده او در صبح عاشورا با عبدالرحمن بن عبد رب انصاری مزاح و شوخی می‌کرد. عبدالرحمن به او اشکال گرفت که این ساعت، زمان شوخی و بذله‌گویی نیست. بریر در پاسخ گفت: «ای برادر! اقوام و خویشان من می‌دانند که زمانی که جوان بوده‌ام اهل بذله گویی نبوده‌ام، چه رسد به زمان پیری و کهولت سن. اما من واقفم به آنچه که به‌زودی ملاقاتش خواهیم کرد. به خدا سوگند، تنها فاصله ما و حورالعین حمله این قوم با آن شمشیرهایشان است، چقدر مایلم که آن زمان هم‌اکنون باشد».

سخنرانی برابر کوفیان

در آغازین ساعات روز عاشورا و در زمانی که سپاه عمر بن سعد در تدارک حمله به سپاه اندک امام حسین (ع) و یارانش بود، امام حسین (ع) برای اتمام حجت با لشکر کوفه، سوار بر اسب شده همراه با گروهی از یارانش به سوی لشکر دشمن، پیش آمد؛ زهیر بن قین، از امام (ع) اجازه گرفت تا با آنان سخن بگوید و آنان را موعظه نماید. امام (ع) اجازه فرمودند: و زهیر به سخنرانی پرداخت.

بریر بن خضیر پیش امام (ع) بود؛ امام (ع) به او نیز فرمود: «ای بُرَیر با اینان، سخن بگو وآنان را نصیحت کن»

پس بریر در برابر سپاه عمر بن سعد قرار گرفت و خطاب به آنان چنین گفت: «ای مردم! خداوند، محمد (ص) را مژده دهنده و بیم دهنده و دعوت کننده به سوی خدای تعالی و چراغی روشنگر در میان ما قرار داد. این آب فرات که نوشیدن آن بر حیوانات مباح است، چرا بر فرزند دخت پیامبر (ص) منع شده؟ آیا مزد رسالت محمد، این است؟ (این گفتار او اشاره به آیه‌ای از قرآن است که مودت به اهل بیت مزد رسالت دانسته شده است).»

در پاسخ او گفتند: «ای بریر! زیاد حرف می‌زنی! به خدا سوگند که حسین (ع) باید تشنه باشد، همان گونه که کسانی قبل از او تشنه کام بودند».

بریر اضافه کرد: «اینک بار گران محمد (ص) بر دوش شما قرار گرفته، در حالی که این‌ها فرزندان، خاندان، حرم و دختران او هستند، پس بگویید قصد دارید با آن‌ها چه کنید؟»

گفتند: «می‌خواهیم امیر، عبیدالله بن زیاد، بر حسین (ع) و خاندانش تسلط یابد و هرچه او خواست انجام شود».

بریر گفت: «آیا نمی‌پذیرید که حسین (ع) و خاندانش به محلی که از آن جا آمده‌اند باز گردند؟ وای بر شما اهل کوفه! آیا نامه‌هایی را که روانه کردید و عهد و پیمان‌هایی که بستید و خدا را شاهد گرفتید، فراموش کرده‌اید؟ وای بر شما، آیا اهل بیت پیامبرتان را دعوت کرده‌اید، در حالی که می‌پنداشتید جان‌تان را بهر آن‌ها خواهید داد؛ ولی هنگامی که آن‌ها رو به شما آوردند، آن‌ها را تسلیم ابن زیاد ساختید و از آب فرات منعشان کردید؟ با فرزندان پیامبرتان پس از او چه بد برخورد کردید. شما را چه شده است؟» خدا در قیامت شما را سیراب نگرداند، شما بد امتی هستید».

از میان لشکر دشمن کسانی گفتند: «ای فلان! ما نمی‌فهمیم تو چه می‌گویی.»

بریر در پاسخ گفت: «سپاس خدای را که بینش مرا بیش از شما قرار داد. پروردگارا! من از رفتار این قوم بیزارم، تو خود تیر‌هایی در بین آن‌ها بیفکن که تو را در حالی که تو از آن‌ها غضبناک باشی، ملاقات کنند».

سپس سپاه عمر بن سعد بریر را تیر باران کردند و او مجبور به عقب نشینی شد.

بریر مرد شجاعی بود و دعوت دشمنانی را که در میدان کربلا هم آورد می‌طلبیدند، رد نمی‌کرد. روایت شده که در صبح عاشورا به ندای سالم و یسار -غلامان زیاد بن ابیه و عبیدالله بن زیاد- که هم آورد می‌طلبیدند پاسخ گفت؛ اما امام حسین (ع) به او اجازه نبرد نداد و عبدالله بن عمیر را به نبرد با آن دو فرستاد. یسار گفت: تو را نمی‌شناسم، زهیر یا حبیب یا بریر که از نامداران‌اند به جنگ من آیند. مباهله با یزید بن معقل

در روز عاشورا مردی از میان سپاه عمر بن سعد به نام یزید بن معقل فریاد برآورد: «ای بریر! رفتار خداوند با خودت را چگونه دیدی؟» بریر در پاسخ گفت: «جز خوبی از خداوند بر خودم و جز بدی بر تو چیزی ندیدم.»

یزید گفت: «پیش از این دروغگو نبودی، امروز دروغ می‌گویی. آیا به یاد داری روزی را که در بنی لوذان (یا سکة بن دودان) باهم قدم می‌زدیم و تو می‌گفتی عثمان چنین و چنان است و معاویه گمراه است و گمراه‌کننده و امام هدایت، علی بن ابی طالب (ع) است.»

بریر گفت: «آری و بهدرستی این مطلب شهادت می‌دهم.»

یزید گفت: «و من شهادت می‌دهم تو از گمراهان هستی.»

بریر گفت: «آیا می‌خواهی با تو مباهله کنم تا خدا دروغگو را لعنت و آن که را بر باطل است به قتل برساند؟»

او پذیرفت؛ پس هر دو، دست به دعا برداشتند و از خدای سبحان خواستند که دروغگو را رسوا سازد، و او را از بین ببرد؛ سپس باهم به نبرد پرداختند. ضرباتی بین آن دو ردّ و بدل شده و بریر با شمشیرش ضربت سنگینی را بر سر یزید فرود آورد. شدت ضربت شمشیر بریر به‌حدی بود که کلاه‌خود یزید را شکافت و شمشیر به مغز سرش رسید و او در دم جان داد. شمشیر در فرق یزید گیر کرده بود و بریر به زحمت توانست آن را از سر یزید بیرون آورد. رجز خوانی بریر در حین نبرد

بریر در حالی که رجز می‌خواند: انا بریر و ابی خضیر لیث یروع الأسد عند الزئر یعرف فینا الخیر أهل الخیر أضربکم و لا أری من ضیر و ذلک فعل الخیر فی بریر

من بریر، فرزند خضیرم شیر به هنگام غرش از کسی نمی‌ترسد، اهل خیر از خیرخواهی ما آگاهند من شما را می‌زنم و از این کار زیان نمی‌بینم، این کار آزادمردان است که از بریر سر می‌زند

بریر بر دشمن حمله می‌برد و در حین جنگ می‌گفت: «به نزدیک من آیید‌ای کشندگان مؤمنین؛ به نزدیک من آیید‌ای فرزندان کشته‌شدگان روز بدر؛ به نزدیک من آیید‌ای کشندگان عترت رسول خدا (ص).»

شهادت

در حین نبرد بریر با رضی بن منقذ، بریر او را بر زمین کوبید، رضی از یاران خود کمک طلبید کعب بن جابر بن عمرو اسدی به یاری او شتافت.

عفیف بن زهیر (که خود از سپاهیان ابن سعد بود) فریاد زد: «این مرد بریر بن خضیر قاری است که در مسجد کوفه می‌نشست و ما را قرآن می‌آموخت»؛ اما کعب توجّهی نکرد و با نیزه‌اش به بریر حمله کرد و او را به شهادت رساند.

همسر یا خواهر کعب بن جابر، قاتل بریر، در بازگشت به او گفت: دشمنان پسر فاطمه را یاری دادی و سرور قاریان را کشتی و کاری بسیار زشت انجام دادی. به خدا سوگند که دیگر یک کلمه هم با تو سخن نخواهم گفت. در برخی از منابع آمده بریر به میدان رفت و جنگید و پس از به هلاکت رساندن سی نفر از دشمنان به دست بجیر بن اوس ضبی به شهادت رسید

 

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: برنا امام حسین کربلا قرآن مسجد اشتغال شیعیان اهل بیت یمن شیعه همدان جنگ محرم مسلمان عراق زنان قتل عاشورا عقب نشینی مغز شیر زمین کشتی امام حسین عزاداری قرآن کربلا مغز سپاه عمر بن سعد خدا سوگند بریر بن خضیر صبح عاشورا امام حسین پاسخ گفت رسول خدا یزید بن بریر ب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۶۴۴۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

هر صبح و شام در آستانه مقدسه رضوی قرآن تلاوت نمایند / نگاهی به شواهد تاریخی درباره پیشینه قرائت قرآن در حرم مطهر امام رضا(ع)

پنجشنبه گذشته به رسم دیرینه، جلسات سنتی قرآن کریم در یکی از شبستان‌های مسجد گوهرشاد در قالب برنامه دارالحفاظ آغاز شد. در این جلسه که ساعت 4 صبح پنجشنبه 6اردیبهشت در مسجد گوهرشاد برگزار شد استاد سیدمرتضی سادات فاطمی به عنوان پیشکسوت و صدرالحفاظ آستان قدس رضوی دعوت شد تا استاد این جلسه سنتی قرآنی در حرم مطهر رضوی باشد. قرار زیبایی که بناست با حضور سایر اساتید پیشکسوت تکرار شود. به این بهانه مروری بر پیشینه برنامه‌های قرآنی حرم مطهر رضوی داریم.

قرائت قرآن در جوار بارگاه علی بن موسی‌الرضا(ع) سنتی به قدمت این صحن و سراست. نشان آن، قدیمی‌ترین قرآن وقفی این آستان است. سنتی که طی قرن‌ها به مرور شکل گرفت و به شکل مراسمی آیینی قد کشید. نشان به این نشان که در دوره صفوی حفاظ حرم مطهر دارای جایگاه ویژه‌ای بودند و واقفان برای پایداری سنت تلاوت در حرم علی بن موسی الرضا(ع) وقف‌های متعدد داشتند. یکی از این وقف‌ها مربوط به خواجه علاءالدین حاجی در عهد شاه طهماسب اول صفوی است که به تاریخ 993 قمری وقف  و بخشی از درآمد آن صرف تأمین هزینه تلاوت قرآن در حرم مطهر شده تا حفاظ هر صبح و شام در روضه متبرکه، قرآن تلاوت کنند. سنتی دیرین که تا امروز ادامه دارد. کافی است سحرگاه به نیت زیارت به حرم مطهر رفته و پس از عرض ارادت، سری به مسجد گوهرشاد بزنید تا قاریان را نشسته به احترام ببینید و نوای ملکوتی قرآن را بشنوید که بر بال‌های ملائک تا آسمان می‌رود.

سنتی که از آغاز بود

قرائت قرآن در اماکن مقدس توصیه پسندیده‌ای است که در مزارات سرزمین‌های اسلامی از آغاز اسلام برقرار بوده است. با شکل‌گیری مشهدالرضا(ع) در قرن سوم هجری و حضور زائران بر گرد مرقد مطهر علی بن موسی‌الرضا(ع) قرائت قرآن نیز رایج بوده است. به نوشته مؤلف عیون اخبارالرضا(ع)، در قرن چهارم هجری زائران در کنار مرقد امام رضا(ع) قرآن تلاوت می‌کردند. ابن‌بابویه با واسطه از ابوعلی محمد بن معاذ و به نقل از ابوعمر و محمد بن عبدالله حاکم نوغان می‌نویسد: «مسافری از ری که نامه‌ای از بعضی سلاطین حمیر برای نصربن احمد امیر بخارا داشت، به زیارت حرم آمده، شب را در حرم به سر برد و بعد از نماز شروع به خواندن قرآن کرد».

قرآن‌های موجود در موزه آستان قدس رضوی با قدمت هزارساله خود شاهدی دیگر بر این ماجرا هستند. قدیمی‌ترین قرآن وقفی به شماره 3004 که به خط کوفی بر پوست آهو نوشته شده، متعلق به ابوالقاسم علی بن ناصرالدوله ابی‌الحسن محمد بن ابراهیم سیمجور است که به سال 363 وقف شده است. به جز این، دو قرآن دیگر نیز یکی وقف سلطان محمود غزنوی به تاریخ 393 قمری و دیگری مربوط به ابوالبرکات که در رمضان 421 قمری وقف شده است. غیر از تاریخ، نکته دیگری که در وقف‌نامه این قرآن آمده و از نظر اثبات تلاوت قرآن در این آستان دارای اهمیت است، تصریح به عدم خروج قرآن از حرم است. گفته می‌شود  با گسترش این صحن و سرا و رونق مشهدالرضا(ع) به موازات توجه به خدمات رفاهی برای زائران، در خصوص نیازهای عبادی و زیارتی آن‌ها نیز اندیشه می‌شده است. اما در این مورد تا قرن نهم هجری سندی در دست نیست و نخستین و قدیمی‌ترین خبر در این خصوص متعلق به برگزاری آیین قرائت قرآن در حرم  مطهر به گزارش فضل‌االله روزبهان خنجی است که در شرح سفر زیارتی محمد خان شیبانی به مشهد، در وصف مراسم قرائت قرآن حفاظ نوشته است: «...و اشارت علیه سانح شد که حفاظ در بیرون قبه قرائت قرآن نمایند و فرمودند مکروه است در پایین قبر قرآن خوانند و تأکید نمودند که «... باید بعد از این، حفاظ مرقد مقدس رضوی در بیرون قبه تلاوت نمایند؛ به رعایت ادب اقرب است». سپس مولانا حافظ جامی، غزلی ترکی در هشت بیت در منقبت امام رضا(ع) با رخصت همایونی قرائت کرد و آن گاه حدیثی قدسی به اسناد مسلسل، به روایت حضرت رضا(ع) قرائت و ترجمه شد و همگان فیض بردند».

با مرور این شرح به جزئیات مهمی در خصوص مراسم قرائت در حرم مطهر رضوی می‌رسیم. نخست اینکه مراسمی اینچنین دارای سابقه بوده‌ و در پایین پای حضرت اجرا می‌شده‌ و پس از این زمان به مکانی دیگری منتقل شده‌است. جز این می‌توان درباره تشریفات مراسم نتایجی گرفت، مانند اینکه در پایان تلاوت قرآن، برنامه‌های دیگری مانند سخنرانی و شعرسرایی برقرار بوده و همچنین شرح احادیث انجام می‌شده است. اشعار و احادیثی که بعدها منشآت خواجه نصیر طوسی و مدایح دوازده امام جای آن را گرفت.

دارالحفاظ، رواقی برای حفاظ حرم مطهر

دیگر خبری که از قرن نهم می‌تواند در خصوص سنت تلاوت قرآن در حرم مطهر رضوی ذکر کرد، وجود رواق دارالحفاظ در حرم مطهر است. رواقی که گفته می‌شود به دست گوهرشاد بیگم در اوایل قرن نهم هجری ساخته شده و نامش را از حفاظ قرآن کریم حرم مطهر دارد. گفته می‌شود وجود این رواق و نامش نشان‌دهنده این است که مراسمی اینچنینی در عهد تیموریان و حتی در قرن هشتم نیز مرسوم بوده و به همین دلیل مکانی ویژه برای آن ساخته و تدارک دیده‌اند. دیگر شاهد و سند ماجرا نشان مصدری حافظ مسجد جامع گوهرشاد است که سلطان حسین میرزای بایقرا به نام خواجه حافظ حسینعلی (که از حافظان و قاریان بزرگ آن دوره خوراسان بوده) صادر کرده است و به موجب این حکم، او ریاست حفاظ بیت‌المغفره و مسجد جامع گوهرشاد را عهده‌دار شده است. برای فهم بیشتر از این سنت باید در تاریخ جلوتر بیاییم تا به عهد صفوی برسیم. در این دوره به خاطر وقف‌نامه‌هایی که عواید آن به این مراسم اختصاص یافته و همچنین اسنادی که درزمینه مواجب حفاظ و شرح هزینه برگزاری مراسم وجود دارد می‌توان به اصطلاحات مربوط به این مراسم رسید. اصطلاحاتی مانند صدرالحفاظ، حافظ، سلطان القراء و صدر القراء که به جایگاه و اهمیت حافظان قرآن و این مراسم در عهد صفوی اشاره دارد. گفته می‌شود حفاظ در عهد صفوی زیر نظر خادم‌باشی و همچنین سرکشیک که متولی این مراسم بود، خدمت می‌کردند. براساس این وقف‌نامه‌ها حفاظ در دو دسته «حفاظ بالاسرمبارک» و «حفاظ حرم مطهر» زیر نظر مسئولان به تلاوت قرآن و ادعیه می‌پرداختند. شرح این وقف‌نامه‌ها مفصل است و در مجالی دیگر به آن خواهیم پرداخت.

آزاده خلیلی 

دیگر خبرها

  • (ویدئو) علاقه قاری قرآن به شجریان و علیرضا قربانی
  • حضور قاری افغانستانی در بیست و نهمین جشنواره بین المللی قرآن و حدیث
  • استفاده از زندگینامه شهدای بین المللی در کنگره بزرگداشت ۳ هزار شهید سمنان
  • قرائت قرآن و حمایت از فلسطین در برنامه تلویزیونی تونس+فیلم
  • ببینید | ماجرای اذان عجیب در جعبه سیاه
  • کتاب «رازهای زیارت اربعین» روانه بازار نشر شد
  • هر صبح و شام در آستانه مقدسه رضوی قرآن تلاوت نمایند / نگاهی به شواهد تاریخی درباره پیشینه قرائت قرآن در حرم مطهر امام رضا(ع)
  • روایتگری پیشمرگان مسلمان، اسناد ناطق روایت آزادسازی سنندج است
  • دو ایرانی در مسابقات قرآن مالزی
  • مراسم ویژه خدام حسینی در حرم مطهر امام حسین(ع) عصر جمعه